سیستان سرزمین اساطیر، حماسهها و روایتها
خودتان را معرفی کنید؟
متولد ۱۳۸۴ هستم؛ دانشجو، نویسنده، مربی میراث فرهنگی، پژوهشگر زبان و ادب فارسی و نوازندهٔ دف و قیچک. ورود من به ادبیات و پژوهش کاملاً از دلِ عشق بود. نویسندگی برایم یک پناهگاه است؛ جایی دور از هیاهوی دنیا. انسان وقتی دلش سرشار از درد و شور شعر باشد، قلم را انتخاب میکند.
بخش زیادی از کار شما مربوط به ادبیات سیستان است. این علاقه از کجا شکل گرفت؟
سیستان سرزمین ماسهها و حماسههاست؛ زادگاه اساطیر و تاریخ کهن. معتقدم ما سیستانیان وارث گنجی هستیم که هنوز کامل شناخته نشده. ادبیات شفاهی مهمترین حافظهٔ جمعی مردم است. اگر آن را ثبت نکنیم، با رفتن نسلهای قدیمی بسیاری از این میراث برای همیشه از بین میرود و تعلق خاطر و ارادت قلبی بنده به زادگاهم و وطن همین حس مسئولیت مرا به سمت گردآوری آثار شفاهی کشاند.
در این کتاب نشان میدهم و اثبات بر این وجه که بسیاری از شخصیتهایی که امروز در فرهنگ اروپایی و در عرصه نمایشی و ادبی مشهورند، ریشه در حوزهٔ تمدنی سیستان و روایتهای آریایی که بر اساس مکتب ولادیمیر پراپ پژوهشگر روسی خاستگاه همه روایات داستانی و کهن پهلوانی سراسر جهان همه از آن اقوام آریایی کهن اصیل بوده که توسط سکاها به خودکوچی یا خود پیرایی انتقالیافته صرفاً این اثر بیانگر تمدن اصیل سیستان است که نسل جوان و آیندگان مطلع و آگاه شوند که امروز هر چه فرهنگ غرب چه در آثار ادبی، و نمایشی و جهانی عرضه داده همه برگرفته از سیستان نامدار و غیور است.
به باور من بخش آیکهها (لالاییهای سیستانی) بیشترین ظرفیت را برای معرفی فرهنگ سیستان به نسل جوان دارد و لالاییها صمیمیترین و بیواسطهترین بخش فرهنگ شفاهیاند؛ زبانی ساده اما عمیق دارند و احساس مادرانه، جهانبینی، اسطوره باوری و حتی نگاه مردم سیستان به زندگی و طبیعت را در خود نگه داشتهاند.
نسل جوان، حتی اگر با بسیاری از آیینها یا اصطلاحات قدیمی آشنا نباشد، با موسیقی و ریتم لالاییها راحتتر ارتباط برقرار میکند. آیکهها پلی عاطفی میسازند که از دل خانواده و کودکی میگذرد و همین باعث میشود نسبت به دیگر بخشهای مجموعه، برای معرفی هویت سیستانی تأثیرگذارتر باشند.
نگاه شما به سیستان و آیندهٔ فرهنگی منطقه چیست؟
گویش سیستانی بخشی از هویت ماست و باید حفظ شود. زبان فارسی مدیون تلاش بزرگان سیستان است و امیدوارم دوباره این سرزمین به روزهای درخشان خود بازگردد. هامون و هیرمند فقط جغرافیا نیستند؛ روح مردماند. هدفم ادامهٔ پژوهشها و معرفی هرچه بیشتر فرهنگ و تاریخ منطقه است.
از منابع الهام ادبیتان بگویید.
تذکرهالاولیای عطار همیشه کنار دستم است. شاهنامهٔ فردوسی را والاتر از بسیاری از متون حماسی جهان میدانم. ابیات آن نهتنها شالودهٔ حماسی بلکه درس انسانیت و اخلاق، مدار نیکی را میآموزد بالخصوص ابیات مربوط به فریدون برای من درس اخلاق و انسانیت است. بهخصوص این پیام که «به داد و دهش یافت آن نیکویی / به نیکی دهش کن، فریدون تویی» برایم یادآور این است که هرکس با نیکی و اخلاق میتواند «فریدون» زمان خود باشد.
چشمانداز آیندهٔ خود را چگونه میبینید؟
مسیرم را روشن میبینم. هدفم ادامهٔ پژوهشها، تولید آثار بیشتر دربارهٔ ادبیات و فرهنگ سیستان، و کمک به حفظ میراث شفاهی و عامیانه است. زیرا که هر چه تحقیق و پژوهش انجام دهیم باز هم نمیشود این سرزمین تاریخی و بهشت باستانشناسان را شناخت امیدوارم آنچه ثبت میکنم یادگاری ارزشمند برای نسلهای آینده باشد و بدانند که وارث چه هستند.
انتهای خبر/

ارسال دیدگاه
انتشار یافته : 0