به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «
صدایماشکید»، درگذشته خانههای پرجمعیت نمادی از شور، صمیمیت و زندگی پرانرژی خانوادگی بودند. صدای خنده و بازی کودکان فضای خانهها را زنده میکرد و هر روز پر از جنبوجوش و نشاط بود. حضور چند فرزند در کنار هم فرصت یادگیری مهربانی، همکاری و همدلی را برای آنها فراهم میکرد و روابط خانوادگی و خویشاوندی بامحبت و همراهی شکل میگرفت. والدین فرزندان خود را سرمایه آینده میدانستند و مراقبت از آنها، ارزش و اهمیت بالایی در فرهنگ خانواده داشت.
امروز اما شرایط متفاوت شده است. بسیاری از خانوادهها به دلایل اقتصادی و اجتماعی و گاهی به دلیل سبک زندگی مدرن، ترجیح میدهند تعداد فرزندان خود را محدود کنند و فقط یک یا دو فرزند داشته باشند. زندگی شهری، شلوغی و مشغلههای کاری، بهویژه برای مادران، فرصت و توان لازم برای مراقبت از چند فرزند را کاهش داده است. فضای خانهها آرامتر و خلوتتر شده و دیگر خبری از آن جنبوجوش همیشگی نیست.
هزینههای بالای مدرسه، کلاسهای آموزشی، پوشاک، تغذیه و آینده تحصیلی فرزندان، خانوادهها را با چالشهای جدی مواجه کرده است. والدینی که روزگاری بدون نگرانی فرزندان بیشتری داشتند، امروز میان میل به داشتن فرزند و واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی در تردید قرار میگیرند. حتی برای تأمین زندگی و تحصیل یک فرزند هم نیاز به برنامهریزی دقیق و مدیریت هزینهها وجود دارد، و همین مسئله باعث شده خانوادهها در تصمیم برای فرزند دوم یا سوم محتاط شوند.
این تغییر نگرش تصویری متفاوت از زندگی خانوادگی نسل امروز ارائه میدهد؛ جایی که عشق و علاقه به فرزند هنوز محور زندگی است، اما محدودیتها و فشارهای اقتصادی و اجتماعی، تصمیمگیری درباره تعداد فرزندان را پیچیده و دشوار کرده است. نسل جدید در تلاش است تعادلی میان امید، عشق و مسئولیتهای واقعی زندگی برقرار کند و خانههای پر از صدای خنده و بازی، کمکم جای خود را به سکوت و برنامهریزی دقیق برای آینده فرزند دادهاند.
فرزند روح خانه است نه بار زندگی
زهرا گرگ یک مادر از شهرستان هامون در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «
صدایماشکید»، بیان کرد: مادر پنج فرزند هستم. شاید برای بعضیها عجیب باشد، اما من از داشتن پنج فرزند احساس خوشبختی میکنم. خانهام همیشه زنده است؛ پر از صدا، خنده، و جنبوجوش بچهها. وقتی میبینم فرزندانم کنار همبازی میکنند، با هم میخندند، گاهی دعوا میکنند و بعد دوباره آشتی میکنند، حس میکنم زندگی من معنا پیدا کرده است. این همدلی و صمیمیت میان خواهر و برادرها، چیزی است که هیچ ثروتی نمیتواند جایش را بگیرد.
وی افزود: بااینحال، گاهی از نگاه و حرف مردم دلگیر میشوم. بعضی از همسایهها و حتی اقوام میگویند: «با این وضع گرانی و اوضاع اقتصادی، یک بچه یا نهایت دو تا کافی است!» بعضیها هم با تعجب میپرسند چطور پنج فرزند را بزرگ میکنم. من همیشه لبخند میزنم و میگویم: سخت است، اما قشنگ است. چون باور دارم روزیِ هر انسان را خدا میرساند، و محبتی که از دل فرزندان میجوشد، با هیچ پولی عوض نمیشود.
گرگ بیان کرد: گاهی که به اطراف نگاه میکنم، میبینم بسیاری از خانوادهها تنها به داشتن یک فرزند قانعاند، یا بعضی از زوجها میگویند هنوز زود است بچهدار شویم. شاید از نظر مالی یا شغلی حق داشته باشند، اما زندگی فقط حساب و رقم نیست. فرزند، روح خانه است. وقتی صدای کودک در خانهای نباشد، آرامآرام سکوت و سردی جای محبت را میگیرد. کاش خانوادهها میدانستند که هیچچیز در دنیا بهاندازه رشد در کنار خواهر یا برادر، به کودک شادی و اعتمادبهنفس نمیدهد.
وی ادامه داد: من از همه خانوادهها میخواهم از ترس مشکلات، خودشان را از نعمت فرزند محروم نکنند. درست است که زندگی سختتر شده، اما هیچچیزی در دنیا زیباتر از صدای چند کودک در خانه نیست. هر بار که فرزندانم را میبینم، با خودم میگویم خدا را شکر که دلم را با این عشقهای کوچک و بیریا پرکرده است.
گرانی رؤیای خانواده پرجمعیت را گرفت
محدثه محمدی یک شهروند هامونی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «
صدایماشکید»، بیان کرد: تنها یک فرزند دارم. واقعیت این است که فعلاً تصمیم ندارم فرزند دیگری داشته باشم. زندگی امروز با گذشته فرق کرده است. گرانی، فشار اقتصادی و نگرانی از آینده باعث شده مادران زیادی مثل من به داشتن یک فرزند بسنده کنند. هزینههای زندگی روزبهروز بیشتر میشود و هر تصمیم برای گسترش خانواده، با ترس و دودلی همراه است.
وی گفت: من دلم میخواست فرزندم تنها نباشد، اما وقتی به مخارج مدرسه، لباس، تغذیه، کلاسهای آموزشی و آینده تحصیلی او فکر میکنم، میبینم حتی تأمین همین یک فرزند هم کار سادهای نیست. از حالا به دانشگاه و آیندهاش فکر میکنم؛ شهریه، مسکن، و دغدغه شغل آیندهاش. در چنین شرایطی چطور میشود بدون اطمینان از فردا، به داشتن فرزند دیگر فکر کرد؟
محمدی بیان کرد: گاهی از خودم میپرسم آیا خانوادههای پرجمعیت واقعاً میتوانند همه نیازهای فرزندانشان را تأمین کنند؟ آیا میشود در این وضعیت اقتصادی، برای چند فرزند امکانات آموزشی، تفریحی و رفاهی برابر فراهم کرد؟ من به مادرانی که چند فرزند دارند احترام میگذارم، اما نمیتوانم از فشار مالی و روحی این روزها چشم بپوشم.
این مادر ادامه داد: نسل امروز با دنیای متفاوتی روبهروست. توقعات فرزندان، نیازهای آموزشی و شرایط زندگی تغییر کرده است. تربیت و تأمین آینده یک کودک، خودش مسئولیتی سنگین است. شاید درگذشته بامحبت و قناعت همه چیز میگذشت، اما امروز بدون پشتوانه اقتصادی و حمایت اجتماعی، حتی عشق مادری هم برای بزرگ کردن چند فرزند کافی نیست.
فرهنگسازی نخستین گام تقویت فرزندآوری است
زینب سارانی مدیر مرکز مشاوره ازدواج و خانواده در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «
صدایماشکید»، بیان کرد: در سالهای گذشته، خانوادههای پرجمعیت نمادی از توان، صمیمیت و نشاط خانوادگی بودند. خانهها سرشار از شور و بازی کودکان بود و روابط خویشاوندی بر پایه ارتباط گسترده میان اعضا شکل میگرفت. والدین، فرزندان خود را سرمایه آینده میدانستند و حمایت میان نسلها بخش جداییناپذیر فرهنگ ایرانی به شمار میرفت.
وی با اشاره به تغییر نگرش جامعه نسبت به فرزندآوری گفت: امروزه بسیاری از خانوادهها به دلایل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تمایل دارند فرزند کمتری داشته باشند. هزینههای بالای زندگی، مسکن، آموزش و درمان باعث شده خانوادهها تصور کنند فرزند کمتر به معنای زندگی باکیفیتتر است. همچنین رشد شهرنشینی، اشتغال والدین بهویژه مادران و تغییر سبک زندگی بر این تصمیم تأثیر گذاشته است.
سارانی خاطرنشان کرد: این تغییر نگرش پیامدهایی چون کاهش جمعیت جوان، افزایش میانگین سن و کمبود نیروی کار به دنبال دارد. اگر موضوع فرزندآوری با برنامهریزی و آگاهی دنبال شود، میتواند به بهبود کیفیت زندگی و تربیت بهتر نسل آینده منجر شود.
وی افزود: ناپایداری اقتصادی، هزینههای سنگین و نبود حمایتهای مؤثر موجب شده والدین در تصمیم برای داشتن فرزند دچار تردید شوند. افزایش اشتغال زنان، فشارهای شغلی و گرایش به زندگی فردگرایانه نیز بر کاهش تمایل به فرزندآوری اثرگذار بوده است.
سارانی تأکید کرد: آموزش و فرهنگسازی در اصلاح این نگرش نقش تعیینکننده دارد. آگاهیبخشی درباره جایگاه فرزند در پویایی جامعه، ارائه آموزشهای تربیتی و اطلاعرسانی درباره حمایتهای دولتی میتواند نگرش خانوادهها را متعادلتر کند. رسانهها نیز با تبیین آثار اجتماعی کاهش جمعیت میتوانند ذهن جامعه را به سمت تصمیمهای آگاهانهتر سوق دهند.
وی تصریح کرد: سیاستگذاری درست و حمایت عملی از خانوادهها میتواند روند کاهشی جمعیت را کنترل کند. ایجاد مشوقهای اقتصادی، تأمین امنیت شغلی، ارائه تسهیلات مسکن و خدمات درمانی مناسب از اقداماتی است که اعتماد خانوادهها را برای فرزندآوری افزایش میدهد. در کنار این حمایتها، تقویت پیوندهای عاطفی و حفظ آرامش خانواده لازمه شکلگیری نسلی پویا و سالم در آینده است.
این کارشناس با تأکید بر نقش نهادهای فرهنگی گفت: نهادهایی مانند آموزشوپرورش، سازمان تبلیغات و مراکز فرهنگی باید با برنامهریزی منسجم، فرهنگ فرزندآوری را در جامعه تقویت کنند. ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی، الگوسازی از خانوادههای موفق و معرفی آثار مثبت وجود فرزند در زندگی میتواند ذهنیت جامعه را نسبت به خانوادههای پرجمعیت تغییر دهد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: آینده کشور در گرو پویایی نسل جوان است. توجه به سیاستهای جمعیتی باید در کنار اصلاح ساختارهای اقتصادی و فرهنگی دنبال شود تا خانوادهها احساس امنیت و امید بیشتری نسبت به آینده فرزندان خود داشته باشند. حمایت واقعی از خانواده، نهتنها از منظر اقتصادی، بلکه در ابعاد فرهنگی و اجتماعی، تضمینکننده استمرار حیات جامعه و رشد همهجانبه کشور است.
کاهش تمایل به فرزندآوری در جامعه امروز، نتیجه ترکیبی از عوامل اقتصادی، فرهنگی و سبک زندگی مدرن است. در حالی که نسلهای گذشته خانوادههای پرجمعیت را مظهر عشق، نشاط و همبستگی میدانستند، نسل جدید با دغدغههایی چون گرانی، فشارهای شغلی، آینده تحصیلی فرزندان و نبود حمایتهای کافی، در تصمیمگیری برای داشتن فرزند بیشتر با تردید مواجهاند.
برای عبور از این چالش، نیازمند سیاستگذاری هوشمند، حمایتهای اقتصادی واقعی، و مهمتر از همه، فرهنگسازی عمیق و مستمر هستیم. رسانهها، نهادهای فرهنگی و آموزشی، و خانوادهها باید در کنار هم، تصویر روشنی از زیباییها و ارزشهای خانوادههای پرجمعیت ترسیم کنند تا نسل آینده با امید، نه ترس، به فرزندآوری نگاه کند.
انتهای خبر/
ارسال دیدگاه
انتشار یافته : 0