نماینده مردم سراوان در مجلس شورای اسلامی مطرح کرد:

از عاشورا تا دفاع ۱۲ روزه

نماینده مردم سراوان، مهرستان و سیب‌وسوران در مجلس شورای اسلامی، با اشاره به نقش بی‌بدیل ملت ایران در دفاع دوازده‌روزه، این حماسه را جلوه‌ای معاصر از عاشورا دانست و گفت: دفاع ۱۲ روزه فقط یک نبرد نظامی نبود، بلکه تجلی وحدت ملی، ایمان دینی و فرهنگ مقاومت در برابر جنگ روایت‌ها و هجمه‌های جهانی بود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صدای‌ماشکید»؛ در روزهایی که منطقه آبستن بحران‌های امنیتی، فرهنگی و رسانه‌ای است و جهان گرفتار در جنگ اراده‌ها و نبرد روایت‌ها، ایران اسلامی با خلق حماسه‌ای ملی در «دفاع ۱۲ روزه»، بار دیگر چهره راستین خود را در آینه مقاومت، عزت، و وحدت نشان داد.

در این حماسه، آنچه رخ داد فراتر از یک عملیات دفاعی یا اقدام امنیتی بود. ما شاهد حضور همه‌جانبه ملت در میدان دفاع از هویت، دین، عزت و کیان ملی بودیم؛ حضوری که تنها با منطق نظامی قابل تبیین نیست، بلکه باید آن را در منظومه‌ای فرهنگی – تمدنی و با درک ریشه‌های تاریخی و اعتقادی آن تحلیل کرد.

در میان محمدنور دهانی در گفتگوی تفصیلی، با تکیه بر مفاهیم دینی، گفتمان عاشورا، اندیشه مقاومت اسلامی و مطالعات اجتماعی پیرامون ملت ایران، ابعاد این رخداد را بررسی می‌کند.

 دفاع دوازده‌روزه اخیر را چگونه تحلیل می‌کنید؟ آیا این رخداد صرفاً واکنشی امنیتی بود یا پدیده‌ای فراتر؟
بی‌تردید، آنچه در این ۱۲ روز رقم خورد، چیزی فراتر از مقابله‌ای نظامی بود؛ ما با یک «نمایش ملی از مقاومت» مواجه بودیم. مقاومتی برخاسته از عمق فرهنگ شیعی و مکتب حسینی. گفتمان «هیهات منّا الذله» که روزگاری در صحرای کربلا طنین انداخت، امروز به راهبردی عملیاتی برای ملت ایران تبدیل شده است. این شعار، دیگر صرفاً یک عبارت احساسی نیست؛ بلکه ستون فقرات نظریه مقاومت در جمهوری اسلامی را شکل می‌دهد.

ایران اسلامی، در طول این روزها، ثابت کرد که نه‌تنها در برابر هجمه‌های بیرونی ایستادگی می‌کند، بلکه می‌تواند خود را به‌عنوان الگوی جدیدی از ملتِ مقاوم به جهان معرفی کند؛ الگویی که در آن اقوام مختلف، از فارس تا بلوچ، از ترک تا عرب، با هم‌افزایی قومی و اعتقادی، حول محورهای دین، وطن و ولایت فقیه به هم پیوسته‌اند.

  این انسجام ملی، چه ریشه‌هایی دارد؟ آیا باید آن را احساسی و مقطعی دانست یا امری ریشه‌دار و ماندگار؟
این انسجام، از عمیق‌ترین لایه‌های اجتماعی ملت ما برمی‌خیزد. ریشه آن را باید در تربیت دینی، فرهنگی و تاریخیِ ماندگار ملت ایران جست‌وجو کرد. ما ملتی هستیم که قرن‌هاست با فرهنگ عاشورا زیسته‌ایم. امام حسین (ع) برای ما نه‌تنها یک شخصیت تاریخی بلکه یک حقیقت همیشه زنده است؛ یک مکتب و یک خط سیر تمدنی که به ملت ایران قدرت تشخیص، شجاعت ایستادگی و روح مقاومت داده است.

امروز دیگر تهدید دشمن صرفاً به شلیک گلوله و هجمه نظامی خلاصه نمی‌شود. دشمنان ما، جنگ روایت‌ها را پیش گرفته‌اند. با دروغ‌پراکنی، با تحریف، با دو قطبی‌سازی، و با پروژه‌هایی که سعی دارد افکار عمومی را از حقیقت منحرف کند. اما پاسخ ملت ایران، شکل‌گیری «جهاد تبیین» و حضور خودجوش مردم در میدان روایت‌گری بود؛ پدیده‌ای که حتی دشمن را هم شگفت‌زده کرد.

از دانشگاه‌ها تا مساجد، از نخبگان علمی تا عشایر و ریش‌سفیدان، از شمال تا جنوب، و از قلب تهران تا اقصی‌نقاط بلوچستان و کردستان، همه و همه در یک خروش ملی، پیام وحدت و عزت را به جهانیان مخابره کردند. این یک واکنش احساسی نبود؛ این تجلی آگاهی و بصیرت تاریخی ملت ایران بود.

 برخی معتقدند نسل جدید با مفاهیم مقاومت و شهادت ارتباط کمی دارد. نظر شما در این باره چیست؟
اجازه بدهید به‌صراحت بگویم: چنین نگاهی، ناعادلانه و غیرواقع‌گرایانه است. جوان امروز، به مراتب دقیق‌تر، تحلیلی‌تر و حساس‌تر از نسل‌های گذشته است. ممکن است زبانش متفاوت باشد، اما دغدغه‌اش اصیل است. در همین دفاع ۱۲ روزه، چه در میدان رسانه و چه در میدان عمل، شاهد حضور پررنگ جوانان دهه هفتادی و هشتادی بودیم؛ جوانانی که نه انقلاب را دیده‌اند، نه جنگ تحمیلی را تجربه کرده‌اند، اما عمیقاً به میهن، به شرافت، و به فرهنگ مقاومت وفادارند.

شهیدانی که این روزها نامشان در خیابان‌ها و قاب تصاویر نقش بسته، اغلب از همین نسل‌اند. نسلی که تربیت‌شده فضای مجازی است، اما با روحیه عاشورایی و غیرت ایمانی، در خط مقدم جهاد ایستادند. ما باید زبان نسل جدید را بفهمیم، نه آنکه با تصور نادرست، فاصله‌ای میان او و ارزش‌ها ترسیم کنیم.

 شخصیت‌هایی که در این ایام محبوبیت مردمی بیشتری یافتند، چه ویژگی مشترکی دارند؟
ویژگی مشترک آنان، «صداقت در عمل» و «ولایت‌مداری در مسیر» است. ملت ایران با هوشمندی بی‌نظیری، میان شعار و عمل تمایز قائل می‌شود. آن‌هایی که در میدان، اهل هزینه دادن بودند، محبوب شدند. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نمونه‌ای روشن از این محبوبیت عمیق است. محبوبیتی که نه‌تنها از عملکرد نظامی ایشان، بلکه از اخلاص، صداقت، ساده‌زیستی و ولایت‌پذیری ایشان ناشی می‌شود.

حتی فرماندهان زنده‌ای که امروز در جبهه‌های مختلف مسئولیت دارند، وقتی مردم صداقت و کارآمدی را در آن‌ها ببینند، بی‌هیچ تعصبی آنان را همراهی می‌کنند. این ویژگی، سرمایه اجتماعی عظیمی برای نظام است.

 نقش رهبر معظم انقلاب در شکل‌گیری و تداوم انسجام ملی را چگونه می‌بینید؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی، تنها یک رهبر سیاسی یا فقیه دینی نیستند. ایشان «رهبر یک تمدن» هستند. بیانات و مواضع ایشان، هم‌زمان دارای عمق فلسفی، جامعه‌شناختی و فرهنگی است. مفاهیمی مانند «تمدن نوین اسلامی»، «ملت واحده»، «امت بزرگ اسلامی»، «ایران قوی» و «هویت ترکیبی اسلامی-ایرانی» که از زبان ایشان صادر شده، در واقع نقشه راهی برای ملت‌سازی و مقاومت تمدنی ایران است.

رهبر انقلاب با بیانی ساده اما عمیق، توانستند بین دو مفهوم گاه متعارض یعنی «ایران‌دوستی» و «حسین‌دوستی» پیوندی ناگسستنی برقرار کنند. آنجا که در شب عاشورا توصیه به خواندن «ای ایران ای مرز پرگهر» کردند، پیامی عمیق به ملت دادند: اینکه عشق به وطن، عین ایمان است؛ و حسین‌دوستی، جوهره‌ی ایران‌دوستی است.

 آیا می‌توان دفاع ۱۲ روزه و اربعین را در یک منظومه فکری جای داد؟
بدون تردید. اربعین، امتداد روایت عاشوراست. همان‌طور که راهپیمایی میلیونی اربعین، وحدت جهانی مسلمانان و شیعیان را نشان می‌دهد، دفاع ۱۲ روزه نیز یک اربعین درونی برای ملت ایران بود؛ جریانی که در آن، مردم با روایت‌سازی، ایثار، و بصیرت، خط جهاد را امتداد بخشیدند.

ما در میدان جنگ رسانه، جنگ روانی، جنگ اقتصادی و میدان‌های فرهنگی و اجتماعی، به همان اندازه نیاز به فداکاری داریم. دفاع ۱۲ روزه تنها دفاع با اسلحه نبود؛ بلکه دفاع از هویت ملی – مذهبی ما در عرصه روایت‌ها و اذهان جهانی بود.

 نقش روحانیت و علمای دینی را در انسجام ملی چگونه ارزیابی می‌کنید؟
نقش روحانیت متعهد، به‌ویژه در مناطق مرزی و قومی مانند سیستان و بلوچستان، بی‌بدیل است. در بلوچستان، علمای اهل‌سنت، با بصیرت، میانه‌روی، و صداقت خود، در کنار مردم و نظام ایستادند و اجازه ندادند دشمن از ظرفیت قومی یا مذهبی سوءاستفاده کند. اعلام صریح بسیاری از علمای اهل‌سنت مبنی بر اینکه «جمهوری اسلامی ایران، قلعه امن همه اقوام و مذاهب است»، نشانه بلوغ گفتمانی این قشر است.

در سایر مناطق کشور نیز روحانیت با ایفای نقش آگاهی‌بخشی، نقش‌آفرین در تثبیت انسجام ملی و دفاع فرهنگی بودند.

 چه اقداماتی برای تداوم این انسجام ملی ضروری است؟
چند نکته کلیدی باید همواره مد نظر باشد:

۱. روایت حماسه باید ادامه یابد. اگر ما این رشادت‌ها را در قالب مستند، فیلم، ادبیات و رسانه روایت نکنیم، دشمن روایت‌سازی می‌کند.

۲. عدالت و کارآمدی در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی باید جدی گرفته شود تا اعتماد عمومی تقویت شود.

۳. بزرگداشت نمادها و قهرمانان ملی – مذهبی مثل شهدا، فرماندهان، و فعالان مردمی باید تداوم یابد.

و مهم‌تر از همه، زنده نگه داشتن یاد شهدا نه با اشک و مرثیه، بلکه با مسئولیت‌پذیری، امیدآفرینی و عمل جهادی.

 در پایان اگر بخواهید یک پیام به ملت ایران بدهید، چه خواهید گفت؟
ایران، خانهٔ ماست. ما ملتی بی‌مانندیم: هم عاشورایی و هم ایرانی؛ هم پایبند به تمدن و هم وفادار به وطن. ملت ایران، ملتی آگاه، شریف و مقاوم است.

از مردم می‌خواهم به دشمنان اجازه ندهند با روایت‌های مسموم و تحریف‌شده، اتحاد ما را خدشه‌دار کنند. امنیت، با مقاومت به‌دست می‌آید؛ عزت، با ایستادگی معنا می‌یابد؛ و وحدت، با عشق، ایمان و آگاهی ماندگار خواهد بود.

این روزها را به تاریخ سپردیم، اما مسئولیت ما تمام نشده. امروز نوبت روایت ماست؛ نگذاریم خون‌های پاک در سکوت بمانند.

انتهای خبر/